{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
pulse oximeter
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اکسیژن سنج پالسی
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
پالس اکسیمتر
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
Пульсоксиметр
۰
۱
[توسط مترجم]
[پزشکی]
پالس اکسیمتر
معنی pulse oximeter, معنی حعکسث خزهوثفثق, معنی pulse oximeter, معنی اصطلاح pulse oximeter, معادل pulse oximeter, pulse oximeter چی میشه؟, pulse oximeter یعنی چی؟, pulse oximeter synonym, pulse oximeter definition,
معنی shareholder
,
ترجمه shareholder
به فارسی,
معنی rrescribing patterns
,
ترجمه rrescribing patterns
به فارسی,
معنی spicule
,
معنی روشن کردن شیراب یا سویچ برق را بازکردن، بجریان انداختن
,
ترجمه روشن کردن شیراب یا سویچ برق را بازکردن، بجریان انداختن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی